جدول جو
جدول جو

معنی قشلاق مله - جستجوی لغت در جدول جو

قشلاق مله(قِ سا بِ)
دهی از دهستان خورخورۀ بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج واقع در 64 هزارگزی باختر خورخوره. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 156 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، توتون، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ مِ لَ)
دهی از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 10 هزارگزی جنوب خاوری سقز و 4 هزارگزی جنوب شوسۀ سقز به سنندج. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیر است. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات و توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. در محل، قشلاق اوسطخان هم میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قِ قُ بِ)
دهی جزء دهستان گاوکان بخش دهخوارقان شهرستان تبریز واقع در 10 هزارگزی باختر دهخوارقان و 3 هزارگزی شوسۀ گاوکان به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 78 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخود و کنجد و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قِ اَ مَ)
دهی از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 24 هزارگزی جنوب خاوری سقز و کنار رود خانه جغتو است. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 120 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات، حبوبات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا